ابعاد حقوقی حمله به سرکنسولگری ایران در دمشق
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۵۵۶۹۴
کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:
حمله به سرکنسولگری ایران حملهای دیگر در زنجیره حملاتی است که اسرائیل در دوره اخیر علیه اهداف ایرانی در سوریه انجام داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخلاف برخی ادعاها در رسانههای غربی، نمیتوان حمله به سرکنسولگری ایران در دمشق را اقدامی تلافیجویانه در رابطه با حمله پهبادی روز قبل به هدفی در بندر ایلات اسرائیل بشمار آورد. آن حمله پهبادی یک روز قبل و علیه یک پایگاه نیروی دریایی اسرائیل در بندر ایلات انجام شده بود. حمله مذکور اهمیت زیادی داشت چرا که در جریان آن یک سوله که مرکز سرویس زیردریاییهای اسرائیل از نوع دولفین است، اصابت کرده بود. این زیردریاییها قرار است تامین کننده «توانایی ضربه دوم» باشند و به موشکهای دارای کلاهک هستهای مجهز هستند و از 5 فروند ظاهرا همیشه 3 فروندشان دائما در دریای عرب و غرب اقیانوس هند گشت میزنند. اما حمله به دمشق نمیتواند ربطی به حمله پهبادی داشته باشد؛ چرا که اولا حمله به دمشق اولین حمله از این نوع نبود و ثانیا از نظر زمانی بسیار بعید است که تصمیمگیری و ابعاد اطلاعاتی و عملیاتی آن با این سرعت انجام شده باشد.
حمله اسرائیل را باید در درجه اول در چارچوب بند 4 از ماده 2 منشور ملل متحد که طی آن مقرر شده که اعضا باید از تهدید و توسل به زور در روابط بینالمللی علیه تمامیت ارضی و استقلال دیگر کشورها خودداری کنند، مد نظر قرار داد. منع توسل به زور یک قاعده آمره در حقوق بینالملل است که برای همه لازمالرعایه است. لذا حمله اسرائیل در حکم نقض فاحش منشور ملل متحد، حقوق بینالملل و هنجارهای حاکم بر روابط بینالملل است. همچنین اگر قائل به وجود شرایط درگیری نیز باشیم، تبعا حمله اسرائیل در حکم نقض کنوانسیون ژنو نیز است.
کنوانسیون وین در مورد حقوق دیپلماتیک 1961 در مورد حمله به کنسولگری ایران در درجه بعد قابل استناد است. حمله اسرائیل قبل از اینکه در چارچوب این کنوانسیون قابل بحث باشد، یک تخلف بینالمللی جدیتر یعنی توسل به زور و نقض صلح است. کنوانسیون وین ناظر بر حقوق و تکالیف کشورهای پذیرنده و فرستنده هیاتهای دیپلماتیک، حدود و ثغور فعالیت دیپلماتها، مصونیت آنها و مصونیت اماکن دیپلماتیک، منع ورود بدون اجازه به این اماکن و مانند اینها است.
به عبارت دیگر، تدوین کنندگان کنوانسیون وین هنگام تدوین آن اساسا تصور حمله نظامی یک کشور ثالث به یک مکان دیپلماتیک را نداشتند. البته از آنجا که اصل عدم تعرض به اماکن کنسولی و دیپلماتیک به طور عام در کنوانسیون وین مورد تاکید قرار گرفته و رعایت احترام این اماکن یک عرف تثبیت شده بینالمللی است، کنوانسیون مذکور نیز در ارتباط با حمله اسرائیل قابل طرح است.
در مورد اینکه حمله اسرائیل قابل طرح در دیوان بینالمللی دادگستری هست یا خیر، باید به پروتکل اختیاری الحاقی به کنوانسیون وین نظر افکند. این پروتکل حاوی مفادی در مورد چگونگی رفع اختلافات ناشی از تفسیر و نحوه اجرای کنوانسیون وین است. در این پروتکل از دیوان دادگستری بینالمللی به عنوان مرجع رسیدگی به اختلافات یاد شده است. اما ارجاع هر قضیه به دیوان در صورتی ممکن است که طرفین دعوا در مورد ارجاع به دیوان رضایت داشته باشند یا هر دو عضو این پروتکل الحاقی باشند. در حالی که ایران در 1965 عضو پروتکل شده، اسرائیل تنها آن را امضا و از تصویب آن خودداری کرده و در نتیجه عضو آن نیست. سوریه نیز که محل وقوع این حمله است عضو پروتکل مذکور نیست.
سابقه حمله آمریکا به سفارت چین در بلگراد در جریان جنگ یوگوسلاوی در سال 1994 از جهاتی اندک شباهتی به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران دارد. اما وجوه تمایز آن فراوان است. آمریکا در آن قضیه مسئولیت حمله را رسما پذیرفت، پوزش خواست و به دولت چین و خانوادههای کشتهشدگان خسارت پرداخت کرد و سازمان سیا نیز اعلام کرد که یک افسر اطلاعاتی را اخراج کرده و 6 افسر دیگر را توبیخ کرده است. البته چین این اقدامات را کافی ندانست و بر مجازات مقامات ارشد و عوامل عملیاتی اصرار داشت. برخی گزارشهای رسانهای مطرح کردند که حمله ناتو به سفارت چین عمدی بوده، چرا که چین به صربها اجازه داده بود که از سفارتش به عنوان مرکز مخابراتی استفاده کند و به این ترتیب مرتکب نقض کنوانسیون وین شده بود. اما در این صورت نیز آمریکا باید نخست از چین خواستار توقف چنان فعالیتی مید. این در حالی است که اسرائیل مسئولیت حملاتی را که در دور اخیر از 11 آذر شروع کرده، نپذیرفته و در عمل نشان داده که تعمدا به ادامه آن مصر است.
تجاوزی که از سوی اسرائیل انجام شده قبل از اینکه متوجه ایران باشد، متوجه قلمرو سوریه بوده و در شرایطی صورت گرفته که دولت سوریه مطابق تعهدات خود ذیل کنوانسیون وین مسئول حفظ امنیت آن مکان بوده است. لذا، سوریه باید طی نامهای به دبیر کل و رئیس شورای امنیت اعتراض خود را منعکس میکرد و خواستار تشکیل جلسه شورا میشد. نماینده سوریه به همراه نمایند ایران در نشست شورای امنیت شرکت و سخنرانی کرد.
تشکیل نشست شورای امنیت در پی ارسال نامه ایران و به درخواست روسیه شاخصترین اقدام در مورد حمله اسرائیل بود. روسیه خواستار تشکیل «نشست توجیهی علنی» (open briefing) شده بود. در این نشست یکی از دستیاران دبیر کل گزارشی شامل اتفاقاتی که رخ داده، به شورا داد و سپس 15 عضو شورا و نمایندگان ایران و سوریه سخنرانی کردند. انتظار نمیرود که شورا بیانیهای در مورد حمله داشته یا اقدام دیگری در این رابطه توسط شورا صورت گیرد.
و نهایتا به لحاظ سیاسی، با توجه به مشکل تحلیل رفتن بازدارندگی، مهمترین سوال این است که آیا ایران واکنشی نشان خواهد داشت و اگر بله، واکنش چگونه خواهد بود. باید امیدوار بود که تصمیم شامل اقدام نظامی نباشد. چرا که مشکل میتوان تصویری حتی حداقلی از آینده چنین تصمیمی داشت. بسیار محتمل است که در صورت وقوع برخوردی نظامی آمریکا نیز در کنار اسرائیل فعال شود و کنترل از دست برود. نباید فراموش کرد که صدام در جریان جنگ کویت 49 موشک به اسرائیل زد که در جریان آن شش اسرائیلی کشته شدند.
لذا، روشن نیست که یک اقدام نظامی متعارف، به ویژه با توجه به وجود شبکه دفاع ضد موشکی، بتواند تأثیر نظامی فوقالعادهای داشته باشد. ورود حزبالله به یک جنگ گسترده نیز مسائل خاص خود را از جمله مشکل نابودی زیرساختهای لبنان و اینکه دیگر نیروهای لبنانی با چنان جنگی که اقتصاد و جامعه لبنان توان تحمل آن را ندارند، مخالف اند.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی حمله به ایران در سوریه انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی کنوانسیون وین حمله اسرائیل بین المللی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۵۵۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بیسابقه بود
ضربه کاری بیسابقهای که ایران با وجود اعلام قبلی به پایگاه نظامی نواتیم وارد کرد، به نتانیاهو فهماند که اگر جنگ واقعی آغاز شود، چیزی از امکانات نظامی اسرائیل نخواهد ماند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در این باره روزنامه دنیای اقتصاد در تحلیلی مینویسد: پس از گذشت دو هفته از حمله ترکیبی موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، و با انتشار ابعاد تازهای از این حمله، میتوان ادعا کرد کیفیت حمله بالستیکی ایران به این پایگاه راهبردی، حتی در تصمیم نتانیاهو در خودداری از حمله تلافیجویانه به ایران مؤثر بوده است. پایگاه هوائی نِواتیم متعلق به نیروی هوائی اسرائیل در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بئرشبع در صحرای نقب قرار دارد. این پایگاه عظیم با سه باند با طولهای مختلف پروازی میزبان جتهای رادارگریز اف ۳۵، هواپیماهای ترابری، هواپیماهای تانکر و هواگردهای شناسایی و تشخیص الکترونیکی است.
پس از آنکه سخنگوی ارتش اسرائیل، حمله ایران به این پایگاه را کماهمیت و جزئی اعلام کرد، این رسانههای آمریکایی بودند که از قول منابع آگاه اعلام کردند، ضربات موشکی ایران، «چیزی بیش از ضربات جزئی اعلامشده از سوی اسرائیل بوده است». ما اکنون میدانیم که یکی از باندها با صدمه جدی مواجه شده، یکی از هواپیماهای پهنپیکر اسرائیلی از نوع سی ۱۳۰ (که البته این نوع هواپیماها کاربردهای شناسایی - الکترونیکی هم دارد) آسیب دیده و همچنین یک آشیانه اف ۳۵ و یک انبار قطعات یدکی نیز منهدم شدهاند. در ابتدا، تعداد موشکهای برخورد کرده به پایگاه، ۳ فروند، سپس ۵ فروند و بعد ۹ فروند اعلام شد. رسانههای غربی احتمالا با توافق مقامات پنتاگون با انتشار قطرهای اطلاعات قصد دارند تا یک نکته را به مقامات اسرائیل گوشزد کنند: «اگر آمریکا کمک نمیکرد چیزی از پایگاه نواتیم باقی نمیماند».
اما چرا حمله به نواتیم، نتانیاهو را از پاسخ جدی باز داشت؟ از مجموع پرتابههای ایران، ۱۲۰ فروند موشک بودهاند و رهگیری این نوع موشکها به دلیل شیوه حرکت بسیار سخت است. اگرچه سایر موشکها را هواپیماهای جنگی اسرائیل و متحدانش، سامانه گنبد آهنین یا حتی فلاخن داوود میتوانند (با درصد زیاد) از بین ببرند، اما این تجهیزات در برابر موشک بالستیک ناتوان از انهدام (و حتی رهگیری) هستند. موشکهای بالستیک ایران (حتی انواع قدیمیتر) از لحظه پرتاب، ظرف دو دقیقه از جو خارج شده، ۹ دقیقه خارج از جو به حرکت خود ادامه میدهند و در یک دقیقه آخر با سرعت ۶تا ۸ برابر صوت به سمت هدف حرکت میکنند. اسرائیل دربرابر این نوع موشکها با محدودیت مواجه است. تنها سامانه ارو (پیکان) قادر به درگیری با این نوع موشکهاست؛ اما این سامانه به دلیل لانچرهای کمتعداد، با محدودیت تعداد موشک مواجه است. اطلاعات ارتش آمریکا نشان میدهد که اگر حمایت ناوشکنهای آمریکایی مستقر در مدیترانه از «نواتیم» نبود، احتمالا بیش از ۲۰ موشک به این پایگاه اصابت میکرد.
دوباره به شب ۲۵ فروردین بازگردیم. اگر ایران حمله را از قبل اطلاع نمیداد، بهجای موشکهای قدیمیتر، از فتاح ۲ یا خیبرشکن و خرمشهر استفاده میکرد و تعداد موشکها را دو برابر میکرد، چه رخ میداد؟ اسرائیل تعدادی از بهترین داراییهای خود نظیر هواپیماهای شناسایی و پیشاخطار گلف استریم، سوخترسانهای ۷۰۷ و از همه مهمتر بخشی از اف۳۵ها را از دست میداد. پس قدرتی برای حمله متقابل به ایران نمییافت. واقعیت این است که نیروی هوائی اسرائیل برای حملات کوتاه و پرتعداد تجهیز شده و برای حمله به کشوری در ۱۲۰۰ کیلومتری، تجهیزات کافی ندارد. اسرائیل تنها از ۳۹ فروند اف ۳۵ برخوردار است و نباید از یاد برد که سایر تجهیزاتش رادارگریز نیستند. این تعداد هواپیما برای یک حمله بزرگ کافی نیستند. اسرائیل مشکل کمبود سوخترسان دارد و اگر ۷۰۷های سوخترسانش را که تنها ۷ فروند هستند، از دست دهد، حتی قادر به یک حمله محدود به ایران نیز نیست. (به همین دلیل هم بخشی از آنها را به آلمان فرستاد تا از دسترس ایران دور باشد.)
حمله ایران به نواتیم به نتانیاهو نشان داد که هرگز بدون آمریکا حریف جدی برای ایران نیست. ایران بیش از ۱۷پایگاه هوایی، صدها پایگاه موشکی با هزاران سیلوی پرتاب دارد و حمله به چنین اهدافی نیاز به هزاران بمبافکن و صدها تانکر سوخترسان دارد. اگر قرار باشد که ایران، سه پایگاه اصلی اسرائیل را زیر بارانی از موشک بالستیک بگیرد، در کمتر از یک هفته توان هوائی اسرائیل به کمتر از نصف کاهش مییابد.
به نظر میرسد گزارش فرماندهان ستاد مشترک ارتش اسرائیل (که اتفاقا در کابینه جنگ او نقش اساسی دارند) در ممانعت از حمله اسرائیل تاثیر جدی داشته است. سالها قبل یک افسر ارشد سیا در دولت اوباما گفته بود که اسرائیلیها مایلند تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگند، آنها علاقهای به درگیری طولانی نظامی با ایران ندارند. این عملیات به ایران نیز نشان داد که حمایت آمریکا از اسرائیل بیچون و چرا نیست و اگر ایران حتی به اسرائیل حمله قانونی داشته باشد، حتی از نتانیاهو و کابینه جنگطلب او نیز کاری ساخته نیست.